تاملی بر بیانیه ۲۲۷ نماینده مجلس / حکمرانی مثل آب خوردن نیست / پیام اصلی انتخابات میاندورهای کنگره آمریکا
تاریخ انتشار: ۱۹ آبان ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۳۷۷۶۵۳
به گزارش «تابناک»؛ روزنامههای امروز پنجشنبه ۱۹ آبان در حالی چاپ و منتشر شد که ریشههای تولید و بازتولید چرخه خشونت در ناآرامیهای اخیر، بودجه ۱۴۰۲ بدون افزایش قیمت حاملهای انرژی و درسهای انتخابات میاندورهای کنگره برای دولت بایدن در صفحات نخست روزنامههای امروز برجسته شده است.
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای منتشره در روزنامههای امروز را مرور میکنیم:
پیام اصلی انتخابات میاندورهای کنگره آمریکا
حنیف غفاری طی یادداشتی در شماره امروز رسالت با تیتر پیام اصلی انتخابات میاندورهای کنگره آمریکا نوشت: بررسی نتایج انتخابات میاندورهای کنگره ۲۰۲۲ در آمریکا، بیانگر حقایق مهمی در خصوص شرایط جاری در این کشور میباشد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
اقبال بیش از نیمی از شهروندان آمریکایی نسبت به ظهور یک جریان سوم در این کشور، بیانگر بروز چالشی ساختاری در منظومه متعارف قدرت در این کشور میباشد. به قول برخی نظریهپردازان آمریکایی تنها راه چاره مقامات این کشور، تغییر دال مرکزی قدرت در ساختار نئولیبرالیستی موجود از «آزادی عمل سیاستمداران» به «ایجاد اعتماد عمومی برای مردم» میباشد. حتی استراتژیستهایی مانند فرانسیس فوکویاما صاحب نظریه «پایان تاریخ» تأکیددارند که در آمریکای امروز، باید دال مرکزی قدرت و زیرساختهایی که حکم ثوابت و خطوط قرمز نامرئی این منظومه را ایفا میکردند، به چالش کشیده شوند و با مؤلفههای دیگری جایگزین شوند. در چنین فضایی، تلاش رسانههای وابسته به دو حزب دموکرات و جمهوریخواه جهت خلق «بازی کسلکننده دموکراتها و جمهوریخواهان» و تبدیل آن به «رقابتی حساس»! جایی ندارد.
آنچه جریانهای رسمی و پشت پرده قدرت در آمریکا سعی در کتمان آن را دارند، چینش سریع مؤلفههای «گذار ساختاری» در این کشور است. بر همگان مسجل است که شکلگیری «جریان سوم»، بهنحویکه بتواند از توطئه مشترک جمهوریخواهان و دموکراتهای صاحب قدرت جان سالم به در ببرد و نماینده واقعی شهروندان آمریکایی باشد، حداقل در ذیل ساختار کنونی قدرت در این کشور امکانپذیر نخواهد بود. به عبارت بهتر، ظهور جریان سوم و مستقل در آمریکای نئولیبرال کنونی مصداق نوعی ایدهآلگرایی میباشد، مگر آنکه مناسبات کلان و زیرساختی قدرت در این کشور و به عبارت بهتر، حلقههای اصلی متصلکننده ساختار سیاسی، فکری و امنیتی این کشور دگرگون شود.
درنهایت اینکه برگزاری انتخابات میاندورهای کنگره بهجای آنکه نمایش دموکراسی در آمریکا باشد، نقطه آشکارساز تمایل شهروندان به انهدام زیرساختهای قدرت در این کشور محسوب میشود. ترسیم مختصات دقیق این نقطه قطعا از عهده «ترامپ قمارباز» و «بایدن خواب آلود» و حتی دیگر سیاستمداران جمهوریخواه و دموکرات کنونی آمریکا بر نخواهد آمد. این مختصات شاید زمانی در ذهن محدود این سیاستمداران ترسیم شود که دیگر در عمل خبری از دو حزب سنتی در ایالاتمتحده نباشد.
حکمرانی مثل آب خوردن نیست
اصغر میرفردی طی یادداشتی در شماره امروز روزنامه اعتماد نوشت: سخنگوی محترم دولت در جمع دانشجویان دانشگاه صداوسیما گفت: «برای دولت مثل آب خوردن بود که از همان روزهای اول اجازه دهد تا نیروی انتظامی از گلولههای جنگی استفاده کند و هر کسی را به خیابان آمد، بزنند و اینطور مردم بترسند و از خانه خارج نشوند» (سایت خبری- تحلیلی انتخاب، ۱۷/۸/۱۴۰۱). بیان چنین مطالبی از سوی سخنگوی دولت که پیشینه تحصیلی در رشته حقوق دارد، مایه تاسف، بهت و نومیدی است. دولتها حتی برای دفاع از کیان خود در برابر دست درازی و هجوم کشورهای بیگانه، در آغاز اعتراض کرده و هشدار لازم را میدهند و در صورت ادامهدار شدن تهاجم بیگانه، به دفاع مشروع از خود میپردازند. چگونه یک دولت در برابر اعتراض شهروندان خود- حتی اگر اعتراض بحقی نداشته باشند- میتواند «مثل آب خوردن»، مجوز شلیک بدهد؟ اینگونه ادبیات و مواضعی، هیچ سازگاری با جایگاه دولت رسمی یک کشور، موازین قانونی و ارزشهای انسانی ندارد. در یک جامعه قانونمند، مثل آب خوردن نمیتوان حتی شهروندان را احضار یا بازداشت کرد تا چه رسد به اینکه مثل آب خوردن آنها را آماج هدف نیروی نظامی همچون پلیس قرار داد یا ترساند.
نکته دیگری که در سخن سخنگوی دولت آمده و بر تاسف انسان میافزاید، باور ایشان به توان استفاده از ابزار نیروی انتظامی و ترس برای فرو نشاندن اعتراضهاست؛ به جای این نگاه که با اقناع و پاسخگویی واقعی و شفاف به ابهامها و اعتراضها پایان داده شود. اگر به قانون اساسی توجه عملی شود، برخی اقدامات نباید انجام شود و برخی که مغفول ماندهاند، باید مورد توجه عملی قرار گیرند. به جای اعلام مواضع خام و نامتناسب از سوی مسوولان، بهتر آن است که در هر گفتار و کرداری به قانون و فلسفه وجودی و وجوبی آن توجه شود. سخن پایانی اینکه، حکمرانی خوب و اقدامات آن همچون آب خوردن نیست و در سایه حکمرانی نمیتوان هر کاری را، چون آب خوردن انجام داد و هر سخن و موضعی را اعلام کرد.
تاملی بر بیانیه ۲۲۷ نماینده مجلس
جلال خوشچهره طی یادداشتی در شماره امروز ابتکار با عنوان تاملی بر بیانیه ۲۲۷ نماینده مجلس نوشت: گروهی از نمایندگان مجلس که شمارشان به ۲۲۷ نفر بالغ است، در بیانیهای از قوه قضائیه خواستهاند که اشد مجازات را برای معترضان دستگیر شده اجرا کند. این خواست مانند دیگر رویکردهایی اینچنین، در فضای رسانهای و مجازی بازتاب گسترده یافته است. بیانیه آنان حاوی هیچ ایده بدیع و راهگشایی نیست جز ایجاد یاس نزد کسانی که به درست یا غلط انتظار دارند نمایندگان مجلس صاحب تدبیری متفاوت از دیگر کارگزاران رسمی نظام سیاسی باشند.
نمایندگان مجلس به عنوان قانونگذارانی که جایگاه خود را با آراء مردم کسب کردهاند، نمیتوانند فارغ از آنچه در کف خیابان شهرها و شهرستانها میگذرد، اینگونه بیمحابا چارهاندیشی کنند. این رفتار میتواند شبیه برخی تریبون داران رسانهای و سیاسی باشد که در همه سالهای سپری شده، بذر جدایی؛ کینه؛ نفرت و اتهامزنی را در لایه لایه اجتماعی، سیاسی و فرهنگی پاشیدهاند و حالا کاسه «چهکنم، چهکنم» را دست همه دادهاند. این رفتار حتی آنچه «محمدباقر قالیباف» که بر مسند ریاست مجلس یازدهم تکیه دارد را نیز در در مظان اتهام دوگانگی در رفتار و گفتار قرار میدهد. او که در آخرین اظهاراتش در واکنش به اعتراضات از لزوم اجرای ایده «حکمرانی نوین» با لحاظ مطالبات معترضان در فضای مشارکت جویانه سخن به میان آورده، اکنون با بیانیهای شدیداللحن اکثریت نمایندگانی روبهرو است که چارهای متعارض را پیشنهاد کردهاند.
اگر بیانیه ۲۲۷ نماینده خواستار اشد مجازات برای معترضان را در کنار نسخه پیچانی چنین در سپهر حاکمیتی به شمار آوریم، در این حال دیگر کارگزارانی که روشهای مسالمت جویانه و نزدیک به راهگشایی در بن بست گفتگو میان حاکمیت و معترضان را پیشنهاد میکنند به مقایسه گذاریم، میتوان دو رویکرد را برای کنترل و مدیریت اوضاع ناآرام کنونی شناسایی کرد:
نخست، آنان که بازگشت به وضع گذشته و تثبیت دوباره آن را با شیوه و رویههایی که پیشتر در قبال ناآرامیها و اعتراضات تجربه شده، تجویز میکنند.
دوم، هواداران کنترل شتاب و گسترش اعتراضات و توقف نسبی آن که به ایجاد فرصت برای موقعیت تثبیت ساز در فرایند چارههای راهگشا بینجامد.
رویکرد نخست، کارنامه خود را پیش چشم همگان دارد. این رویکرد اگر قرار بود به تثبیت دائم اوضاع بینجامد، در همان سال ۸۸ پایان یافته و دیگر شاهد بروز اعتراضات در سالهای پس از آن نبودیم؛ اعتراضاتی که هربار شکل خشونت بارتری نسبت به گذشته داشته و دوری از تسلسل خشونت را به همراه آورده است. مشکل صاحبان این رویکرد، نبود درک روشن، منطقی و واقعی از جنس مطالباتی است که اکنون چنین فوران کرده است. این رویکرد فاقد روانشناسی صلح و گفتگو است. صاحبان این ایده درهای گفتگو را به سهو، عامدانه و یا متاثر از عوامل نفوذی لانه کرده در پیکره نظام سیاسی میبندند. آنان یا از سر غرور و یا به عمد، واقعیتهای منجر به اوضاع کنونی را نادیده میگیرند. این رویکرد فاقد کارآمدی لازم در درک، هدایت و کنترل و پیشبینی هرآنچه هستند که میتواند بازگشت به آرامش و توافق عمومی را سبب شود.
رویکرد دوم، اما میکوشد با پیوند واقعیتهای جاری و درک آنچه در حال وقوع است، چاره اندیشی کند. این رویکرد به درستی دریافته که بازگشت به گذشته و تثبیت دوباره آن ممکن نیست. از این رو شیوه «حکمرانی نوین» را وعده میدهد.
«یورگن هابر ماس» فیلسوف و جامعه شناس، فرمولی را در این باره ارائه میکند: «زبان مشترک+ خواست مشترک = توافق».
مشکل در کارکرد رویکرد دوم، یکی مربوط است به محصول جریان حذف گرا که بخشی از ویژگیهای رفتاری و دیدگاهی آن در سطور بالا اشاره شد. این محصول، همانی است که درهای گفتگو را چنان چفت و بست کرده که پیامد آن در نوع تعامل دانشجویان با مقامهای حاکمیتی در صحن دانشگاهها بازتاب یافته است. دانشجویان فرصت سخن گفتن و گفتگو را به مسئولان نمیدهند.
دیگر جنبه مشکل کارکردی رویکرد دوم به مهارت در شروع گفتوگوو مهارت در طرح ایدههای قوی در چارچوب ایجاد فضای اعتماد ساز میان طرفها مربوط میشود. رویکرد دوم با مشکل بزرگتری هم روبهرو است و آن رفتار و گفتار گریز از مرکز هواداران رویکرد نخست است که اوضاع را به جای هدایت به سمت آرامش، تشویق به تشدید فضای دو قطبی میکنند. این رفتار هرآنچه که میتواند به کنترل و سرانجام مدیریت اوضاع بینجامد، دوباره به نقطه صفر باز میگرداند.
به این ترتیب به نظر میرسد در وهله نخست، نظام سیاسی لازم است تکلیف خود را در انتخاب نهایی هریک از دو رویکرد روشن کرده و خوب یا بد، براین سیاق عمل کند. تجربه بیش از پنجاه روز اخیر نشان داده که این دو رویکرد در تعامل با یکدیگر به گونه تخریبی عمل کرده و نتیجه کار همانا استمرار ناآرامیهای اعتراضی است.
منبع: تابناک
کلیدواژه: مهسا امینی آنفلوانزا حادثه تروریستی شیراز سنای آمریکا داریوش فرهود کنگره آمریکا صداوسیما حنیف غفاری مرور روزنامه ها کنگره آمریکا آمریکایی بایدن مهسا امینی آنفلوانزا حادثه تروریستی شیراز سنای آمریکا داریوش فرهود کنگره آمریکا انتخابات میان دوره ای کنگره بیانیه ۲۲۷ نماینده قدرت در این کشور مثل آب خوردن رویکرد دوم
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tabnak.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تابناک» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۳۷۷۶۵۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
جنگ زودهنگام بر سر صندلی «شماره یک» مجلس دوازدهم؛ همه در مقابل یک نفر؛ قالیباف!
تلاشها برای انداختن قالیباف از کرسی ریاست مجلس شدت گرفته است؛ از یک سو تندروهایی از جنس نبویان، رسایی و ذوالنور و از سوی دیگر متکی که مورد حمایت شورای وحدت است. برخی نیز گرچه سکوت کردهاند اما بعید نیست در اندیشه فتح کرسی «شماره یک» مجلس دوازدهم باشند.
به گزارش خبرآنلاین، همه در حال لابی کردن و برگزاری جلساتشان هستند، برای این جلسات هم نامهای پر طمطراقی مییابند؛ مانند «هماندیشی منتخبان جدید مجلس»
شاید برخی از آنها همفکر و همسو به نظر بیایند، اما این جلسات با محوریت برخی از منتخبان جدید تهران بصورت جداگانه برگزار شده و میشود که در یک جبهه قرار دارند.
لابی برای هیات رئیسه مجلسمحمود نبویان، حمید رسایی، منوچهر متکی و محمدباقر قالیباف؛ چهرههایی که سعی دارند با لابیهای گستردهشان کرسی ریاست مجلس را از آن خود کنند یا سهم بیشتری از صندلیهای هیات رئیسه مجلس داشته باشند.
خبرهایی که در چند روز گذشته منتشر شده، همگی نشان از جدی شدن رقابتها برای انتخابات هیات رئیسه مجلس خواهد داشت؛ انتخاباتی که قطعا هیجان و شور آن از انتخابات اصلی ورود به مجلس بیشتر خواهد بود.
اولین گام نبویان برایناک اوت کردن قالیبافمحمود نبویان از چهرههایی که به تندرو بودن شهره است، در انتخابات اخیر توانست شگفتیآفرین باشد و نفر اول تهران شد. نبویان پس از ۴ سال بیرون نشستن از مجلس، سال ۹۸ دوباره به ساختمان هرمی شکل بهارستان رفت، این بار اما با رأی اول تهران ماجرا فرق کرده است. او که مشخصا زاویه تندی با محمدباقر قالیباف رئیس فعلی مجلس دارد، در انتخابات اخیر بالاتر از حمید رسایی و مجری سابق صداوسیما و قالیباف ایستاد.
این اتفاق انگار اعتماد به نفس نبویان را دو چندان کرده و گویا دورخیز بلندی کرده برای کسب ریاست مجلس دوازدهم. هرچند او در اظهاراتی پیش از سال جدید تلویحا این موضوع را رد کرده بود اما نشانههای تحرکات بود گویای نکاتی دیگر است.
خبرهایی که در رسانهها آمده، حاکیست که نبویان تعدادی از منتخبان جدید را گرد هم آورده و برای آنها از «ضرورت وحدت نیروهای انقلاب اسلامی» سخن گفته است. در واقع اولین اقدامی که برای ناکاوت کردن قالیباف لازم بوده انجام شود، همان کاری است که نبویان به دنبال آن افتاده است؛ «تشکیل فراکسیون انقلاب اسلامی.»
در مجلس فعلی، فراکسیون اکثریتی با نامی مشابه به فراکسیون مد نظر نبویان و دوستانش در حال کار است که قالیباف ریاست آن را بر عهده دارد.
به زبان سادهتر، اقدام نبویان برای تشکیل فراکسیون انقلاب اسلامی، در واقع اعلان جنگ با قالیباف است و تلاشی همهجانبه برای از بین بردن فراکسیون فعلی قالیباف و تشکیل فراکسیونی جدید و البته تقریبا با همان نام مجلس یازدهم.
گویا این بار نبویان عزم خود را جزم کرده تا ریاست فراکسیون را در دست بگیرد؛ و وقتی هم که به ریاست فراکسیون به قول خودشان اکثریت برسد، بخش عمدهای از راه ریاست مجلس را پیموده است و حتی اگر به ریاست مجلس نرسد ریاست یک فراکسیون اصلی را در دست داشته باشد تا به او قدرت مانور بیشتری در مجلس آینده بدهد.
به نوشته ایسنا، «هسته اولیه تاسیس فراکسیون انقلاب اسلامی بیش از ۵۰ نفر از منتخبان مجلس دوازدهم را برای حضور در جلسه اولیه دعوت کرده بود که از این تعداد، حدود ۴۰ نفر از منتخبان که در فهرستهای مختلف سیاسی نیروهای انقلاب عضویت داشتند، حضور پیدا کردند.»
رسایی هم در تکاپو استجلسه نبویان با منتخبان جدید مجلس در حالی برگزار شد که دو روز قبلش حمید رسایی دیگر چهره تندروی اصولگرایان نیز جلسهای با جمعی از منتخبان جدید مجلس برگزار کرده بود.
خبرگزاری ایلنا که این خبر را منتشر کرده، در متن خود نوشته «احتمالا یکی از مهمترین محورها و موضوعاتی که در جلسه امروز مطرح میشود موضوع انتخابات هیات رییسه مجلس و ریاست مجلس در دوره آینده باشد.» این خبر احتمال داده که «برخی افراد بیرون از مجلس جزو متولیان برگزاری آن باشند.»
متکی به صندلی «شماره یک» میاندیشددر همین حال منوچهر متکی که سرلیست فهرست شورای وحدت (جامعتین، انجمن اسلامی مهندسین و…) بوده، اواخر فروردین ماه جلسهای با حدود یکصد تن از منتخبان جدید برگزار کرده بود؛ البته حضور حدود ۱۰۰ منتخب جدید مجلس، با استناد به سخنان متکی است. به گفته وزیر اموز خارجه اسبق ایران، در جلسه مذکور، درباره «ضرورت تحول در رویکردها و کارکردهای مجلس دوازدهم» صحبت شده بوده که از نظر متکی «مهمترین موضوع» است.
او حمله نسبتا تندی هم به قالیباف داشت و گفته بود که «خانه ملت به سمت ریاست محور حرکت کرده در حالی که باید به سمت صحن محور باشد.»
متکی که در لیست شورای وحدت حضور داشت، شب پایانی تبلیغات انتخابات مجلس دوازدهم، وارد فهرست جوان تازه سر برآوردهی اصولگرایان یعنی علیاکبر رائفیپور، موسوم به «جبهه صبح ایران» شده بود، انگار که تحت تاثیر عقاید رائفیپور قرار گرفته که این چنین به مدیریت مجلسحملهور شده است.
رقبای اصلی و فرعی همه در مقابل یک نفر؛ قالیبافمخرج مشترک این سه جلسه، همگی نشان از عزمی جدی برای انداختن قالیباف از کرسی ریاست مجلس دارد؛ نبویان، رسایی و متکی، همگی نه از مخالفان که از رقبای جدی قالیباف هستند؛ با این وجود آنها برای رسیدن به این هدف مهمشان، باید یکدیگر را هم از میدان، به در کنند.
همه اینها در حالی است که روزانه به صف مدعیان ریاست مجلس اضافه میشود؛ مجتبی ذوالنور نماینده قم نیز اخیرا شنیده شده که برایریاست مجلس، در حال رایزنی است.
قالیباف بیکار ننشسته استالبته که قالیباف هم در این میان بیکار ننشسته و در حال لابیهای گستردهای برای ابقای خود بر صندلی ریاست مجلس است. در این میان، ابوالفضل ابوترابی نماینده نجفآباد به ایرنا گفته «محمد باقر قالیباف در حال برگزاری نشستهایی به صورت فردی و جمعی با منتخبین مجلس دوازدهم با موضوع و دستور کار ریاست مجلس آینده است.»
اخیرا نیز کامران غضنفری که با لیست صبح امید (رائفی پور) جزو منتخبان تهران برای ورود به مجلس دوازدهم است در یادداشتی که منتشر کرده، مدعی دادن وعدههایی از جنس وام و خودرو و عضویت در کمیسیون مورد علاقه در عوض رأی دادن به ریاست قالیباف شده است. ادعایی که البته از سوی حبیبزاده، منتخب مردم مرند در مجلس شورای اسلامی تکذیب شده و گفته است؛ «من در آن جلسه مورد اشاره دکتر غضنفری بودهام، به هیچ وجه بحثی درباره قول و وعده برای رأی دادن به ریاست مجلس نبوده و خلافگویی است».
سکوت مرموز و خطرناک آقاتهرانیبا این وجود، سکوت مرتضی آقاتهرانی، میتواند سکوتی مرموز برای رقبا و البته ترسناک برای قالیبافیها باشد؛ چرا که ریاست شورای مرکزی جبهه پایداری را بر عهده دارد و تک تک اعضای این تشکل، از دشمنان قدیمی قالیباف محسوب میشوند.
با وجود آنکه نبویان خود از اعضایجبهه پایداری است، اما مرتضی آقاتهرانی را نیز میتوان یکی از مدعیان ریاست مجلس دانست، کما اینکه در انتخابات هیات رئیسه اجلاسیه سوم مجلس فعلی، او برای کسب کرسی ریاست با قالیباف وارد رقابت شد و نهایتا ۱۹۴ به ۵۳ میدان را واگذار کرد. در نتیجه میتوان گفت که آقاتهرانی خود مترصد فرصتی برای انتقامگیری از محمدباقر قالیباف است و چه محفلی مناسبتر از مجلسی تندروتر از مجلس یازدهم!
این احتمال نیز وجود دارد که آقاتهرانی تا زمان انتخابات مرحله دوم که باید ۴۵ کرسی تعیین تکلیف شوند سکوت خود را ادامه دهد تا خللی به ائتلاف شانا و پایداری وارد نکند و بعد از عبور از آن مرحله سکوتش را درباره ریاست مجلس آینده بشکند.
جنگ قدرت در بهارستانهرچند مخرج مشترک همه طیفها و افراد مقابل رئیس مجلس که در حال لابی با منتخبان هستند، دشمنی با قالیباف است، اما آنها قاعدتا تنها هدفشان، پایین کشیدن قالیباف از صندلیریاست مجلس نیست و قاعدتا خودشان هم تمایل زیادی برای کسب این مقام را دارند؛ برای رسیدن به این آمال و آرزو، لاجرم باید هر طیفی، طیف دیگر را از حیض انتفاع ساقط کند و این مهم، مستلزم جنگ قدرتی خونین در عرصه سیاست خواهد بود؛ که گوشهای از آن در هفتههای منتهی به یازدهم اسفند ماه سال گذشته تجربه کردند و جامعه نیز شاهد این جنگ قدرت بود؛ جنگ قدرت شاید میان دو عضو ارشد جبهه پایداری یعنی آقاتهرانی و نبویان؛ شاید میان رسایی و آقاتهرانی؛ شاید میان رسایی و نبویان؛ شاید میان متکی و پایداریچیها؛ شاید میان متکی و رسایی؛ و البته حتما میان همه اینها و قالیباف.